دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی اثر مقایسهای الیاف ماکرو و میکرو پلیپروپیلن بر کنترل یا کاهش ترکخوردگیهای ناشی از جمعشدگی خمیری در روسازیهای بتنی در شرایط دمایی بالا
3
20
FA
سید جواد
وزیری کنگ علیائی
گروه راه و ترابری، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
javad_vaziri@alumni.iust.ac.ir
حسن
فضایلی
گروه مهندسی عمران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرات- شمال، تهران، ایران
fazaeli@iau-tnb.ac.ir
10.22060/ceej.2020.18767.6957
ترکخوردگی ناشی از جمعشدگی خمیری در روسازی بتنی، محلی برای ورود آب و مواد خورنده به داخل روسازی بوده و باعث کاهش دوام و در نهایت شکست دال روسازی میگردد. استفاده از الیاف، یکی از راههای کنترل و کاهش این ترکها است. این پژوهش، به بررسی اثر افزودن الیاف پلیمری ماکرو در مقایسه با الیاف پلیمری میکرو بر ترکخوردگی ناشی از جمعشدگی خمیری بتن، میپردازد. بدین منظور از یک نوع الیاف میکرو پلیپروپیلن و دو نوع الیاف ماکرو پلیپروپیلن در درصد حجمی 1.0 %در ساخت نمونهها استفاده شد. آزمایشهای مکانیکی شامل مقاومت فشاری و خمشی و آزمایش ارزیابی ترکخوردگی ناشی از جمعشدگی خمیری بر اساس 1579 C ASTM در شرایط محیطی شامل رطوبت نسبی هوا 20 ،%سرعت جریان باد 30 کیلومتر بر ساعت و در دو دمای 35 و 40 درجه سانتیگراد انجام شد. نتایج نشان داد نمونههای بتن حاوی هر دو نوع الیاف ماکرو و میکرو در کنترل ترکخوردگیها عملکرد مناسب تری نسبت به نمونههای شاهد داشتند. در این میان، الیاف میکرو در کنترل عرض ترکخوردگی در هر دو دمای آزمایش شده، عملکرد بهتری داشتند. در مقابل، الیاف ماکرو در کاهش طول ترکخوردگی، به ویژه در دماهای بالاتر، اثر بهتری از خود نشان دادند. استفاده از الیاف ماکرو میتواند تا حد قابل توجهی منجر به کاهش ابعاد و مساحت ترکخوردگی ناشی از جمعشدگی خمیری در روسازیهای بتنی گردد.
روسازی بتنی,ترکخوردگی ناشی از جمعشدگی خمیری,شرایط دمایی بالا,الیاف ماکرو پلیپروپیلن,الیاف میکرو پلیپروپیلن
https://ceej.aut.ac.ir/article_4153.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4153_d4597d13fb34c95e2f1e64dfdf68d8e6.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
میراگر فلزی پوستهای تودرتو با رویکرد بهبود در رفتار هیسترزیس
21
34
FA
علیرضا
رئیسی
دانش آموخته دکتری سازه، گروه مهندسی عمران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان، اصفهان، ایران
alireza_reisi@yahoo.com
حمیدرضا
میردامادی
دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
hrmirdamadi@cc.iut.ac.ir
محمد علی
رهگذر
دانشیار دانشکده مهندسی عمران و حمل ونقل، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
rahgozar@eng.ui.ac.ir
10.22060/ceej.2020.18975.7013
با بهرهگیری از ایدهی مهار سازهها با استفاده از ابزارهای میراکنندهی انرژی زلزله، میراگر نوینی به نام میراگر پوستهای تودرتوی ناهمراستا توسط نگارندگان این پژوهش پیشنهاد شده است. ساختمان این میراگر از یک پوستهی استوانهای بزرگ فلزی که سه پوستهی استوانهای کوچک را در برگرفته است، ساخته شده است. برای ساخت این میراگر از روشهای جوشکاری یا ریختهگری فلز میتوان بهره برد. چیدمان عضوهای پوستهای این میراگر در فرایند بارگذاری لرزهای میتوانند بهسان فنرهای فرابازگشتی با ترکیب سری و موازی سبب بالارفتن عملکرد دستگاه شوند. برای ارزیابی عملکرد دستگاه، مدلهایی از این میراگر به روش آنالیز عددی (اجزا محدود) آنالیز و دادههای بدست آمده با دو نمونهی آزمایشگاهی همسنجی شده است. نمودارهای چرخهای بدست آمده از آزمایش در همسنجی نتایج عددی به کارگرفته شده است تا دادههای مهم مکانیکی مانند میرایی، سختی مؤثر و نیروی تسلیم که برای استفاده از میراگرها در سازهها مورد نیاز است از آنالیز عددی معتبر بدست آید. دراین پژوهش برای ارتقا در عملکرد دستگاه و اندرکنش بیشتر عضوهای داخلی این میراگر، نسبتی برای ضخامت پوستهها پیشنهاد شده است و با تحلیلهای عددی، سودمندی درنظر گرفتن این نسبت در ضخامت عضوهای داخلی میراگر با ارزیابی داده های مکانیکی بدست آمده و مقایسه آنها با نمونههای ابتدایی به اثبات رسیده است. همچنین در نمودارهای چرخهای بارگذاری که از تحلیل های عددی بر روی این میراگر ارتقا یافته حاصل شده است، نتایج مناسبتری در میرایی انرژی و سایر ویژگیهای مکانیکی برای این میراگر به دست آمده است.
کنترل کنشگیر,میراگر هیسترزیس,میرایی انرژی,روش اجزا محدود,آزمون بارگذاری
https://ceej.aut.ac.ir/article_4223.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4223_9c3945146e50d80574e45d0323e9fdbd.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
مطالعه عددی و آزمایشگاهی گسیختگی بتن تقویت شده با ورق CFRP تحت بارگذاری کششی و برشی
35
56
FA
رزا
رهبری
دانشکدة فنی و مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
r.rahbari@edu.ikiu.ac.ir
محمود
نادری
دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
profmahmoodnaderi@eng.ikiu.ac.ir
10.22060/ceej.2021.19027.7033
در این مقاله مقاومت چسبندگی و نحوه گسیختگی بتن تقویت شده با ورق CFRP تحت تنشهای کششی و برشی با استفاده از روش المان محدود غیرخطی و روش آزمایشگاهی بررسی میگردد. با توجه به اینکه در بررسی رفتار مکانیکی بتن تقویت شده با ورق CFRP فرض همگن بودن بتن منجر به نتایج غیرواقعی میشود، لذا در مقاله حاضر از مدل میانمقیاس برای مدلسازی بتن استفاده شده است. در مدل میانمقیاس بتن به عنوان یک ماده غیرهمگن سه فازه مشتمل بر سه فاز سنگدانه، ملات و ناحیه انتقال (ITZ) در نظر گرفته میشود. در مدل عددی برای شبیهسازی چسب در ناحیه اتصال ورق CFRP به بتن از مدل ناحیه چسبنده (CZM) موجود در نرمافزار آباکوس استفاده شده و نتایج بدست آمده از روش المان محدود با نتایج آزمایشگاهی مقایسه شده است. آزمایشهای انجام شده شامل آزمایش "کشش از سطح" و "پیچش" میباشد. نتایج ارائه شده نشان میدهد مقاومت چسبندگی کششی و برشی در مدل المان محدود به ترتیب 18% و 13% بیشتر از نتایج مربوط به آزمایش "کشش از سطح" و "پیچش" بدست آمده است. همچنین مقاومت چسبندگی کششی حاصل از مدل عددی و آزمایشگاهی به ترتیب 34% و 33% کمتر از مقاومت چسبندگی برشی بدست آمده است. مطابق نتایج بدست آمده، جداشدگی در نمونه بتنی تقویت شده با ورق CFRP از بتن بستر بوده است. نتایج حاکی از آن است که ریزترکها و به دنبال آن گسیختگی در فازهای ملات و ITZ بتن به دلیل تخلخل بالا و مقاومت کمتر نسبت به فاز سنگدانه، به راحتی گسترش مییابد.
بتن تقویت شده با CFRP,میانمقیاس,ناحیه چسبنده,کشش از سطح,پیچش
https://ceej.aut.ac.ir/article_4257.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4257_21a88dd2a742d0e33d683b63ca564265.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
تأثیر کاهش پارامتر آسیب کششی در تحلیل غیرخطی سازههای بتن مسلح به روش آسیب پلاستیک بتن
57
70
FA
احسان
عراقی زاده
دانشگاه آزاد اسلامی واحد سیرجان. گروه سازه
ehsanaraghi2000@yahoo.com
رامین
طباطبائی میرحسینی
گروه مهندسی عمران دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان، کرمان، ایران
tabatabaei@iauk.ac.ir
10.22060/ceej.2021.19021.7031
عموماً یکی از قسمتهای مهم در مدلسازی سازههای بتن مسلح، معرفی رفتار مصالح بتن و فولاد در نرمافزارهای اجزای محدود می باشد. در نرمافزار آباکوس برای تحلیل غیرخطی بتن مسلح روشهای مختلفی وجود دارد، که یکی از این روشها استفاده از مدل آسیب پلاستیک بتن است. در این روش، معرفی مشخصات مکانیکی بتن در قسمتهای آسیب فشاری و کششی بتن از اهمیت ویژهای برخوردار است، بطوری که وارد نمودن تعداد نقاط زیاد پارامترهای آسیب فشاری و کششی بتن، باعث افزایش زمان تحلیل نرمافزار و گاهی سبب عدم همگرایی حل مسأله میگردد. در مدلسازی عددی در نرمافزار آباکوس به روش آسیب پلاستیک بتن دو شرط وجود دارد که بایستی رعایت گردند. اولاً کرنشهای پلاستیک بتن مثبت باشند و ثانیاً با افزایش مقدار کرنش بتن، مقدار کرنشهای پلاستیک بتن نیز صعودی باشند. به همین دلیل این دو شرط موجب حذف و کاهش برخی نقاط در اطلاعات ورودی مصالح بتن در روش آسیب پلاستیک بتن میگردند. در این تحقیق برای تحلیل یک سازه بتن مسلح با نرمافزار آباکوس در قسمت آسیب فشاری بتن، ابتدا تعداد نقاط پارامترهای تنش فشاری بتن، کرنش فشاری بتن و آسیب فشاری (<em>d<sub>c</sub></em>) بطور کامل وارد میشوند. بعد در قسمت آسیب کششی بتن، تعداد نقاط پارامتر خسارت کششی بتن (<em>d<sub>t</sub></em>) نیز بطور کامل وارد میگردند. سپس تعداد نقاط تنش کششی بتن و کرنش ترکخوردگی بتن کاهش داده میشوند تا تأثیر کاهش این نقاط بر ظرفیت سازه بتن مسلح مشخص شود. نتایج تحلیل غیرخطی سازه بتن مسلح در اثر کاهش تعداد نقاط پارامترهای مذکور به صورت منحنیهای نیرو - جابهجایی مشخص گردیدهاند و نتایج نشان میدهند که با کاهش تعداد این نقاط، با خطای کمی، زمان اجرای تحلیل سازه بطور چشم گیری کاهش مییابد.
آسیب پلاستیک بتن,تحلیل غیرخطی,پارامتر خسارت کششی بتن,آباکوس,بتن مسلح
https://ceej.aut.ac.ir/article_4298.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4298_7fae2d3a46d80f8a4dd8120b09ef0434.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
توسعه منحنیهای شکنندگی لرزهای مخازن بتنی استوانهای با استفاده از تحلیل غیرخطی
71
88
FA
شایان
خسروی
کارشناسی ارشد مهندسی عمران، پژوهشکده سازه، پژوهشگاه بین المللی مهندسی زلزله و زلزله شناسی، تهران، ایران
shayan.khosravi@stu.iiees.ac.ir
محمد مهدی
یوسفی
دانشجوی دکتری ، گرایش سازه، دانشکده عمران، دانشگاه نوشیروانی بابل
mmy101112@gmail.com
محمد علی
گودرزی
دانشیار پژوهشکده مهندسی سازه پژوهشگاه بین المللی مهندسی زلزله و زلزله شناسی تهران ایران
m.a.goodarzi@iiees.ac.ir
10.22060/ceej.2021.19121.7079
مطالعه گزارشات خرابی لرزهای مخازن در زلزلههای گذشته نشان میدهد که یکی از آسیبهای عمده در مخازن بتنی که معمولا برای ذخیره آب استفاده میشوند، ترکخوردگی و نشت مایع درون آن میباشد.از این رو، در مقاله حاضر، تحلیل و ارزیابی مخازن بتنی روزمینی، به منظور توسعه منحنی آسیبپذیری برای این مخازن تحت بررسی قرار گرفته است.بدین منظور، تحلیلهای عددی غیرخطی با لحاظ کردن ترکخوردگی بتن، برای سه تیپ مخزن استوانهای بتنی با نسبت ارتفاع به قطر متغیر انجام شده است.سپس، منحنیهای شکنندگی مخازن برای عرض ترک بحرانی بر اساس توصیه نشریه 123 استخراج گردیده است. این منحنیها با نتایج تحقیقات قبلی که در حالت خطی و بدون لحاظ کردن ترک بدنه مخزن انجام شده است، مقایسه شده و در خصوص اثرات اعمال عرض ترک در آنالیزها بحث شده است. نتایج حاکی از لزوم اعمال شرایط ترکخوردگی مخزن در انجام آنالیزهای دینامیکی فزاینده و استخراج منحنیهای شکنندگی دارد. در مخازن بلند در نظر گرفتن رفتار غیرخطی بتن در تحلیلها حیاتی بوده و منحنیهای شکنندگی بدست آمده با تحلیل خطی از اعتبار کمی برخوردار است. به طور کلی با افزایش نسبت ارتفاع به قطر مخازن مورد بررسی پژوهش از مخزن کوتاه به متوسط 25% و از مخزن متوسط به بلند 50% احتمال آسیبپذیری مخازن بر اساس منحنی شکنندگی افزایش مییابد.
مخازن بتنی استوانهای,تحلیل دینامیکی فزاینده غیرخطی,منحنی شکنندگی (آسیبپذیری) لرزهای,مدلسازی عددی
https://ceej.aut.ac.ir/article_4302.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4302_6261c080cd36abd4c1ef400adc59b883.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی اثر ویژگیهای راننده و وسیله نقلیه بر ریسک تصادفات عبور از چراغ قرمز
89
106
FA
علی
توکلی کاشانی
0000-0001-5442-0543
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران
alitavakoli@iust.ac.ir
سعیده
امیری فر
0000-0002-8662-8434
دانشجوی دکترا، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران
saeideh1992@gmail.com
علی
میرهاشمی
0000-0002-8109-0620
کارشناس ارشد، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران
ali_mir@civileng.iust.ac.ir
10.22060/ceej.2021.19246.7113
عبور از چراغ قرمز یکی از شایعترین انواع تخلفات در تقاطعات چراغدار است که در آن وسایل نقلیه بدون توجه به چراغ از تقاطع عبور می کنند و ایمنی خود و سایر کاربران را در معرض خطر قرار می دهند. پژوهش حاضر به بررسی ویژگی های راننده و وسیله نقلیه که در ریسک وقوع تصادفات عبور از چراغ در کشور ایران مؤثر است می پردازد. روش مطالعه بر اساس مفهوم مواجهه شبه القایی و مدل رگرسیون لوجستیک برای 10 متغیر مستقل و یک متغیر وابسته ی دوگانه ی "وضعیت تقصیر راننده" در تصادف می باشد. جامعه ی آماری مورد استفاده شامل 12445 تصادف عبور از چراغ قرمز طی سالهای 1390 تا 1395 می باشد. نتایج نشان داد عوامل نوع وسیله نقلیه، بومی بودن، نوع گواهینامه و تحصیلات راننده بر ریسک مقصر بودن رانندگان در این نوع تصادفات تأثیر می گذارند. بر اساس مدل رگرسیون لوجستیک، وسایلنقلیه کامیون و امدادی، غیربومی بودن رانندگان و گواهی نامه ی پایه 2 موجب افزایش ریسک مقصر بودن می شود، اما تحصیلات دانشگاهی رانندگان ریسک مقصر بودن آنان را کاهش می دهد. در انتها نیز بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعه برخی اقدامات پیش گیرانه به منظور کاهش ریسک تصادفات عبور از چراغ پیشنهاد شده است.
عبور از چراغ قرمز,مواجههی شبهالقایی,رگرسیون لوجستیک,ریسک نسبی,تقاطعات چراغدار
https://ceej.aut.ac.ir/article_4299.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4299_4d36190170acff06a57bb2b43f074b31.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
جایگزینی سیمان با پودر نخالههای بتنی در بتنهای حاوی سنگدانههای بازیافتی (بررسی خصوصیات مکانیکی، اقتصادی و محیط زیستی)
107
126
FA
مهدی
ابدالی
کارشناس ارشد مهندسی عمران، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران
mehdiabdaki@gmail.com
فریدون
امیدی نسب
0000-0003-2510-4394
گروه عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه لرستان
omidinasab.f@lu.ac.ir
امیرحسین
صحرایی مقدم
0000-0003-0636-5513
دانشجوی دکتری مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی نوشیروانی، بابل، ایران
ah.sahraei73@gmail.com
10.22060/ceej.2021.19255.7114
در این تحقیق خصوصیات روانی، مکانیکی (مقاومت فشاری، کششی و خمشی)، اقتصادی و محیط زیستی نمونههای ساخته شده از 28 طرح اختلاط مختلف بررسی شد. در این طرحهای اختلاط 0، 15 و 30 درصد سیمان پرتلند معمولی (OPC) با پودر بازیافتی از نخالههای بتنی (RCP) و میکروسیلیس (SF) و 0، 50 و 100 درصد سنگدانههای طبیعی (NA) با سنگدانههای بازیافتی از نخالههای بتنی (RCA) جایگزین شدند. نخالههای بتنی با مقاومتهای اولیه 20، 40 و 80 مگاپاسکال در تهیه RCA مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از RCA بعنوان جایگزین NA و RCP بعنوان جایگزین OPC بر خصوصیات روانی و مکانیکی تأثیر منفی و بر خصوصیات محیط زیستی و اقتصادی تأثیر مثبت دارد. بررسی نتایج نشان داد که تأثیر منفی ناشی از RCA با افزایش مقاومت اولیه نخالههای بتنی مورد استفاه در تولید آن و تأثیر منفی ناشی از RCP با استفاده از SF برطرف میگردد. در نهایت، با انجام بهینهیابی چند متغیره بین طرحهای اختلاط این نتیجه حاصل شد که جایگزینی50 درصد از NA با RCA با مقاومت اولیه 40 و 80 مگاپاسکال و جایگزینی 30 درصد از OPC با RCP و SF از لحاظ خصوصیات روانی، مکانیکی، اقتصادی و محیط زیستی توجیه دارد.
سنگدانههای بازیافتی,پودر بازیافتی,خصوصیات مکانیکی,محیط زیست,بهینهیابی
https://ceej.aut.ac.ir/article_4309.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_4309_659589b8db6675724d9506152d3ac1ec.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
رتبهبندی دلایل دوبارهکاری در پروژههای ساختوساز ایران و بررسی اثر تکنیکهای ساختوساز ناب
127
148
FA
سهیلا
معاونی
گروه عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
smoaveni@mail.um.ac.ir
هاشم
شریعتمدار
گروه عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
shariatmadar@um.ac.ir
10.22060/ceej.2019.14975.5801
دوبارهکاری یکی از مشکلات مهم در صنعت ساختوساز میباشد. با وجود مطالعات فراوانی که در حیطة دوبارهکاری در جهان صورت گرفته است، فقدان بررسی جامع عوامل ایجاد دوبارهکاری در ایران، احساس میشود. علاوه بر این، روشی کارآمد و اثرگذار برای بهبود اساسی مسائل مربوط به دوبارهکاری، نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها نیز مورد نیاز است. بنابراین، در این پژوهش سعی شد با استفاده از روش پیمایش از طریق پرسشنامه، عوامل اصلی ایجاد دوبارهکاری در ایران شناسایی شده و بر اساس معیارهای هزینه، زمان، کیفیت، ایمنی و رضایت تیم پروژه با روش فازی-تاپسیس رتبهبندی شوند. سپس، تکنیکهای ساختوساز ناب به عنوان راهکاری برای پیشگیری از رخداد دوبارهکاری مورد بررسی قرار گرفتند و اثرگذاری این تکنیکها بر اهمیت عوامل دوبارهکاری مورد آزمایش قرارگرفت. نتایج حاصل از 52 پرسشنامه نشان دادند که عوامل مربوط به کارفرما، فاز ساخت و فاز طراحی به ترتیب سه عاملِ اصلیِ دوبارهکاری در ایران هستند. عوامل تخصیص ناکارآمد منابع، تغییر سفارشات کارفرما، تأخیر در تأمین مالی و ارائة تحویل دادنیهای قرارداد، سطح مهارت ناکافی، و مدیریت ناکارآمد نیز به ترتیب با اهمیتترین عوامل جزئیِ دوبارهکاری میباشند. از طرفی، میزان نابسازی پروژهها از طریق سیستم نمرهدهیِ ناب و با 14 فاکتور بررسی شد. نتایج نشان دادند که با وجود اینکه تکنیکهای ناب بصورت تخصصی در پروژهها اجرا نمیشوند، برخی فاکتورهای ساختوساز ناب مورد بررسی در این پژوهش (از جمله تمرکز بر وضعیت ارتباطات و همکاری، استفاده از IT و RFI،) بصورت معناداری دوبارهکاری و اهمیت دلایل ایجاد آن را تحت تأثیر قرار میدهند.
دوبارهکاری,ساخت و ساز ناب,تحویل یکپارچة پروژه,فازی-تاپسیس,تغییر سفارشات
https://ceej.aut.ac.ir/article_3225.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3225_9f2b3fd4fc659d2e2ac15af1e6e84073.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
مطالعه آزمایشگاهی راهکارهای اصلاحی جهت کاهش اثر تورم خاک بر لاینینگ بتنی کانالهای انتقال آب
149
170
FA
فریبا
بهروزسرند
استادیار-گروه عمران- دانشکده فنی- دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
sarand@iaut.ac.ir
مسعود
حاجی علیلوی بناب
استاد، دانشکده عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
hajialilue@tabrizu.ac.ir
10.22060/ceej.2018.14816.5751
آسیب دیدگی پوشش بتنی کانالهای انتقال آب یکی از مشکلات رایج در پروژه های شبکههای آبیاری و زهکشی میباشد. بررسیهای انجام شده حاکی از این واقعیت میباشد که تورم خاکهای رسی غیراشباع واقع در بستر کانالها علت اصلی این آسیبها میباشد. در مقاله حاضر به مدلسازی فیزیکی این پدیده جهت بررسی رفتار اندرکنشی رویه بتنی و خاک بستر به منظور ارائه روشهای اجرایی برای کاهش آسیبها پرداخته شده است. در مدلسازیهای انجام شده دو راهکار برای کاهش اثر تورم بر روی رویه بررسی شده است: بهینه کردن تعداد و آرایش درزها و اثر شیب دیواره بر رفتار اندرکنشی خاک و رویه. بدین منظور مشخصات هندسی کانال انتقال آب دشت تبریز به عنوان مبنا انتخاب گردیده و از مقیاس 1:10 در مدلسازیها استفاده شده است. در آزمایشات انجام شده از دو روش سرعتسنجی تصویری (PIV) و سیستم ابزار دقیق برای ارزیابی رفتار استفاده گردیده است. به کمک نتایج حاصله از آزمایشات، بردارها، کنتورهای جابهجایی و همچنین کرنشهای حجمی رسم گردیده است. از طرفی نتایج مربوط به قرائت کرنشسنجها، توزیع لنگر خمشی ایجاد شده در طول رویه در اثر فشار تورم را نشان <strong> </strong>میدهد. بر اساس نتایج با قرار دادن ردیف درزها در محلهای مناسب در مقطع کانال که شامل محل تمرکز جابهجاییها میباشد، میتوان به نحو بسیار چشمگیری از جابهجایی نسبی پانلها ممانعت کرده و لنگرهای مخرب ایجاد شده در رویه را کاهش داد. همچنین نتایج نشان میدهند که تغییر شیب دیواره کانال نمیتواند به عنوان راهکار مؤثر در کنترل آسیب دیدگی رویه ها مطرح باشد.
مدلسازی فیزیکی,کانال,رویه بتنی,تورم,درز
https://ceej.aut.ac.ir/article_3174.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3174_b0e83cdc5c044eef646169a11e0b80a2.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بهرهگیری از تابع شکل سینوسی در تحلیل پلهای بتنی سه دهانه پیوسته در جهت عرضی
171
184
FA
فرشاد
غفاری
دانشجوی دکترای سازه دانشگاه قم
dr.ghaffari.f@gmail.com
محمد
قاسم وتر
استادیار، دپارتمان پژوهشکاه بین اللمللی زلزله و زلزله شناسی، تهران، ایران
محمد رضا
عدل پرور
دانشیار، دپارتمان مهندسی عمران-سازه، دانشگاه قم، قم، ایران
mr.adlparvar@gmail.com
10.22060/ceej.2018.14637.5702
با توجه به اهمیت پلهای سه دهانه و پیچیدگیهای تحلیل سازههای چند درجه آزادی به روش دستی، بکارگیری روشهای دقیق عددی در تخمین نیروهای این گروه از پلها بسیار حائز اهمیت میباشد. در این مطالعه روشی تحلیلی معرفی خواهد شد که برای ارزیابی پلهای سه دهانه پیوسته با پایههای جداسازی نشده و عرشه با مقطع ثابت و گشتاور ماند نسبتاً بالا در جهت عرضی میتواند کارآمد باشد. روش معرفی شده در این مطالعه براساس به کارگیری تابع شکل سینوسی برای تغییرشکل عرشه پل و همچنین نیروهای وارده متناظر با آن تغییرشکل خواهد بود. این روش با فرض مدل ساده تیر بر روی تکیه گاههای الاستیک میسر شده است و با تشکیل و به حداقل رساندن تابع پتانسیل ناشی از کلیه پارامترهای محرک و مقاوم در شکلگیری تغییرشکل، ایجاد شده است. با توجه به اینکه روش پیشنهادی آشتو در محاسبه نیروهای پلها با بیش از دو دهانه روشی سهبعدی و نیازمند به کارگیری نرمافزارهای خاص در این رابطه میباشد، طرح روش دستی مناسب و دقیق برای ارزیابی نیروهای عرضی پلهای سه دهانه میتواند ایده مقایسهای بسیار مناسبی محسوب گردد. در نظر گرفتن 5 نمونه حالت مختلف برای یک نمونه مثال و تحلیل آنها، و بدست آوردن نتایج حاصل از روش پیشنهادی با اختلاف کمتر از 10% نسبت به روش دقیق، نشان از دقت بالای روش پیشنهادی و کارآمدی آن در کنترل محاسبات برای گروه پلهای مذکور خواهد بود.
انرژی درونی سازه,نیروهای برشی عرضی,تابع شکل سینوسی,تابع پتانسیل,مود اول تغییرشکل
https://ceej.aut.ac.ir/article_3102.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3102_bdaa910b22090f78fc7316501372f2ea.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی عددی و آزمایشگاهی تأثیر المانهای گوهای شکل بر پارامترهای هیدرولیکی و استهلاک انرژی روی سرریز پلکانی در جریان رویهای
185
200
FA
کیومرث
روشنگر
گروه مهندسی آب، دانشگاه تبریز، ایران
kroshangar@yahoo.com
سمیرا
اخگر
گروه مهندسی آّب، دانشکده فنی مهندسی عمران، دانشگاه تبریز، تبریز
samira.akhgar66@yahoo.com
10.22060/ceej.2018.14587.5689
سرریز پلکانی یک طرح هیدرولیکی مقرون بصرفه جهت مستهلک نمودن انرژی جریان آب عبوری از روی سرریز است. بدلیل وجود برخی محدودیتها در سرریزهای پلکانی، در این تحقیق برای افزایش و بهبود اثربخشی استهلاک انرژی طرحی در نظر گرفته شده است. بدین منظور تأثیر وجود المانهای گوهای شکل بر تغییرات سرعت و فشار روی پله، ارتفاع آب پاییندست سرریز و در نتیجه استهلاک انرژی روی سرریز پلکانی مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا ابتدا با استفاده از مدل عددی Flow-3D چندین شکل از المانهای گوهای شکل با تغییر در چیدمان گوهها و تغییر در میزان دبی مورد بررسی قرار گرفته و مدل مناسب از جنبه بیشترین استهلاک انرژی در آزمایشگاه ساخته و مورد مطالعه قرار گرفته است. در آزمایشگاه 25 آزمایش بر روی 5 مدل فیزیکی، با تغییر در چیدمان گوهها و دبیهای متفاوت انجام گردید و با سرریز پلکانی ساده (بدون المان گوهای) مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج عددی و آزمایشگاهی نشان میدهد که افزودن المانهای گوهای بر روی سرریز پلکانی موجب کاهش سرعت و کاهش ارتفاع آب در پایین دست سرریز به ترتیب تا حدود 80% و 30% و استهلاک انرژی روی سرریز پلکانی تا حدود 7/2 برابر افزایش یافته است. با ترسیم پروفیلهای توزیع فشار در لبه قائم پله و روی کف پله ملاحظه شد که فشار منفی روی کف پله به فشار مثبت تبدیل شده و فشار منفی در مقطع قائم تا حدود 96% کاهش و فشار مثبت در مقطع قائم تا حدود 2 برابر افزایش مییابد. همچنین با افزایش تراکم المانها نتایجی که موجب افزایش استهلاک انرژی میشود چشمگیرتر است.
سرریز پلکانی,المانهای گوهای,تغییرات سرعت و فشار,استهلاک انرژی,Flow-3D
https://ceej.aut.ac.ir/article_3016.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3016_87677d3ca96f563aa7a4288586de7931.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی تأثیر اولویتدهی فعال غیرمشروط به حملونقل همگانی در زمانبندی چراغ راهنمایی با شبیه سازی
201
212
FA
علیرضا
غفاری
0000-0002-1018-5403
دانشگاه صنعتی اصفهان،اصفهان،ایران
a.r.ghafari.f@gmail.com
میثم
اکبرزاده
0000-0001-8703-6791
دانشکده مهندسی حمل و نقل، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
makbarzadeh@cc.iut.ac.ir
10.22060/ceej.2019.14571.5687
گرایش مسافران به حملونقل عمومی می تواند باعث کاهش استفاده از خودرو در شهرها شود و کاهش ترافیک، کاهش مصرف سوخت و کاهش آلودگی هوا را به دنبال داشته باشد. اولویتدهی به حملونقل همگانی در تقاطع های چراغدار شلوغ به کاهش تأخیر ناشی از ترافیک و برخورد با چراغ قرمز در این تقاطعها کمک می کند و باعث افزایش اطمینان پذیری این سامانه می شود. در این مقاله، روشی برای اولویت دهی فعال به حملونقل همگانی در یک تقاطع شامل اتوبوس های عادی و خط ویژه اتوبوس های تندرو (BRT) ارائه شده است. اهداف مورد توجه شامل کاهش تأخیر مسافران اتوبوس، افزایش قابلیت اعتماد سامانه حملونقل همگانی و کاهش تأثیر منفی بر خودروهای شخصی است. امکان اجرای TSP در یک تقاطع برای هر رویکرد در هر لحظه، بر اساس میزان تأخیر مسافران اتوبوس عبورکننده از تقاطع تعیین شد و با استفاده از ضرایب جداگانه برای وزندهی به اتوبوسهای عادی، اتوبوسهای تندرو و خودروهای شخصی، تأثیر حضور اتوبوس و حجم تردد خودرو در هر رویکرد بصورت کمّی در نظر گرفته شد. برای افزایش مزایای مسافرین، یازده حالت مختلف از رسیدن اتوبوس به تقاطع بررسی شد. با نوشتن الگوریتم متناسب، تقاطع سهروردی در شهر اصفهان در نرمافزار VISSIM شبیه سازی شد. نتایج نشان میدهد تأخیر مسافران سامانه تندرو حدود 65 درصد و مسافران اتوبوس عادی حدود 7 درصد کاهش یافته است. همچنین زمان سفر اتوبوس تندرو در این تقاطع 37 درصد و این مقدار برای اتوبوس عادی 11 درصد کاهش می یابد.
VISSIM,TSP,حملونقل همگانی,سامانه اتوبوس تندرو,شبیهسازی
https://ceej.aut.ac.ir/article_3460.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3460_65659d7f41e75c77ec700ccaa0857b56.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
حذف کبالت از آب آلوده با استفاده از نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن
213
228
FA
سمیه
رحمانی
موسسه آمزش عالی خاوران
somayeh66_2006@yahoo.com
بردیا
بهشتی
دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
bardiabeheshti@yahoo.com
محمدرضا
دوستی
دانشیار دانشکده مهندسی، گروه عمران-محیط زیست دانشگاه بیرجند
mdoosti@birjand.ac.ir
10.22060/ceej.2019.14480.5667
در تحقیق حاضر به بررسی حذف فلزات سنگین (به صورت موردی حذف کبالت) از آب آلوده با استفاده از نانوذرات مغناطیسی Fe<sub>3</sub>O<sub>4</sub> و بررسی تأثیر فاکتورهای pH، زمان ماند، غلظت اولیه کبالت و دما بر روی حذف کبالت پرداخته شده و برای توصیف دادههای حاصل از آزمایشات جذب از ایزوترمهای تعادلی لانگمویر و فروندلیچ استفاده شده است. آزمایشها با روش تاگوچی در نرمافزار کوآلیتک که از روش فاکتوریل جزئی استفاده میکند، طراحی گردید. نانوذرات<sub> </sub>با روش همرسوبی در آزمایشگاه سنتز شده و سپس آزمایشها برای چهار سطح از هر فاکتور بر روی محلول شبیهسازی شده حاوی کبالت انجام میگردد و نتایج با کمک نرمافزار کوآلیتک به روش تحلیل استاندارد تاگوچی مورد آنالیز قرار گرفته میشوند. بالاترین میزان جذب کبالت برابر با 81 درصد، در حالت pH برابر با 9، زمان ماند 15 دقیقه، غلظت اولیه کبالت برابر با 7 میلیگرم بر لیتر و دمای °C 60 میباشد. همچنین با توجه به تحلیل، شرایط بهینه در حالت pH برابر با 9، زمان ماند 10 دقیقه، غلظت اولیه کبالت برابر با 25 میلیگرم بر لیتر و دمای °C 20 میباشد. میزان بازدهی در جذب کبالت 383/86 درصد پیشبینی میشود. در انتها نتیجه آزمایش در شرایط بهینه بر روی پساب صنعتی واقعی حاوی 36 میلیگرم بر لیتر کبالت 60 با درصد جذب 6/71 همراه میباشد که با توجه به تغییر در شرایط آزمایشگاهی و واقعی دارای اختلاف 11/17 درصدی میباشد. دادههای حاصل از بررسی ایزوترهای جذب با دو مدل فوق مطابقت داشته و برازش بیشتری نسبت به مدل فروندلیچ دارد.
پساب صنعتی,حذف کبالت,نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن,میزان جذب,نرمافزار کوآلیتک
https://ceej.aut.ac.ir/article_3300.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3300_b4bad03bd79e3568273c599a4b5303f1.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی رفتار لرزهای اتصالات بال سوراخ شده با سوراخ لوبیایی
229
246
FA
پویا
شادمان حیدری
مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق، تهران، ایران
pouya_civil1@yahoo.com
روح الله
احمدی جزنی
عمران استادیار دانشگاه آزاد واحد تهران شرق ایران
roohollah_ahmady@yahoo.co.uk
10.22060/ceej.2018.14422.5652
به علت بوجود آمدن آسیب در اتصالات بال جوش شده تقویت نشده در زلزله 1994 نورتریج، اتصالات خمشی مقطع تیر کاهش یافته و در بعد از آن اتصالات بال سوراخ شده برای جلوگیری از گسیختگی ترد زودرس در اتصالات جوشی رایج شد. در این مقاله، عملکرد لرزهای اتصالات مقاوم خمشی با بال سوراخ شده با سوراخ لوبیایی را که به عنوان یک روش ساده برای اتصالات بال سوراخ شده در نواحی لرزهای، مورد بررسی قرار میدهد. اتصالات بال سوراخ شده با بوجود آوردن سوراخ بوسیله مته بروی بالهای بالا و پایین، در امتداد محور اصلی تیر برای ایجاد یک منطقه ضعیف کنترل شده مفصل پلاستیک جهت کمتر شدن تمرکزهای تنش در لبههای اتصال، ایجاد میشوند. در این بررسی، بوسیله تعدادی از مطالعات تحلیلی، بر اساس تحقیقات آزمایشگاهی قبلی، برای ارزیابی اثر استفاده از سوراخ لوبیایی در اتصالات بال سوراخ شده بر پتانسیل شکست در اتصالات جوش شده نفوذی در مقایسه با اتصالات بال سوراخ شده انجام میشود. سوراخهای لوبیایی با نسبتهای متفاوت هندسی و نسبتهای مقاومت برشی چشمه اتصال استفاده گردید تا بهینه ترین طرح بدست آید که از شکست زودرس در جوشهای شیاری با نفوذ کامل جلوگیری شود. نتایج نشان داد که طول بهینه سوراخهای لوبیایی در نسبت طول لوبیایی به قطر سوراخ تقریباً برابر عدد 2 میباشد که این نسبت با توجه به الگوی ثابت قطر سوراخها که بوسیله مطالعات قبلی بدست آمده است میتواند سبب کاهش کرنش پلاستیک در جوش نفوذی اتصال مستقیم تیر به ستون به طور متوسط به اندازه 28% و کاهش کرنش پلاستیک در کنار سوراخها به اندازه 70% شود.
اتصال بال سوراخ شده,اتصال بال سوراخ شده با سوراخ لوبیایی,اتصال مقطع تیرکاهش یافته,اتصال بال تقویت نشده,چشمه اتصال
https://ceej.aut.ac.ir/article_2994.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2994_080093506f3d6edb5bfe5d501de35491.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی اثر پارامترهای زلزله نزدیک گسل بر پاسخ پلهای رمپی دارای قوس افقی
247
260
FA
سجاد
حیدری
دانشجوی مهندسی زلزله، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
sajad64_eng@yahoo.com
محسن
گرامی
0000-0002-4113-932X
دانشگاه سمنان
mgerami@semnan.ac.ir
10.22060/ceej.2018.14386.5640
جهت طراحی سیستمهای حملونقل ایمن، شناخت کامل از رفتار پیچیده پلها تحت زمینلرزه امری اجتنابناپذیر است. زمینلرزههای گذشته نشان دادند که پلهای دارای قوس افقی به دلیل نامنظمی هندسی بسیار متأثر از زمینلرزهها، بهویژه در حوزه نزدیک گسل میباشند. تحقیقات پیشین نشان دادند که سه پارامتر بزرگا، <em>PGV</em> و <em>T<sub>p </sub></em> تأثیرگذارترین پارامترهای زلزله نزدیک گسل میباشند. در این تحقیق با ساخت یک مدل نرمافزاری صحتسنجی شده بهوسیله آزمون میدانی و با بررسی دو پل دارای قوس افقی تلاش شد تأثیر پارامترهای زلزله نزدیک گسل بر پاسخ این نوع از پلها به دست آید. جهت تحلیل تاریخچه زمانی سه دسته رکورد نزدیک گسل بدست آمد که در هر یک از آنها دو پارامتر از بزرگا، <em>PGV</em> و <em>T<sub>p </sub></em> تقریباً ثابت باقیماند تا تأثیر پارامتر سوم را بتوان در نتایج مشاهده نمود. نتایج نشان داد که تغییر پارامتر <em>PGV</em> بیشترین تأثیر را بر پاسخ این نوع از پلها خواهد داشت. با افزایش طول پل و به عبارت دیگر دوره تناوب پل، تأثیر پارامتر T<sub>p </sub> بر پاسخ بدست آمده افزایش مییابد. چنانچه تفاوت حداکثر تغییر مکان ابتدا و انتهای عرشه به عنوان معیاری جهت ارزیابی پتانسیل دوران عرشه درنظر گرفته شود، افزایش طول پل و قرارگیری در حوزه نزدیک گسل میتوانند سبب افزایش پاسخ دوران عرشه به ترتیب تا 37/2 و 47/2 برابر شوند.
زلزله نزدیک گسل,پل دارای قوس افقی,دوران عرشه,آزمون میدانی پل
https://ceej.aut.ac.ir/article_3025.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3025_8f2af6fb4400e517055e224b39428ab2.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
مدلسازی ثابت سینتیکی حذف یون روی از پساب سنتزی با برنامهریزی بیان ژن
261
272
FA
فاطمه السادات
حسینیان
گروه فرآوری مواد معدنی، مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران
f_hoseinian@aut.ac.ir
بهرام
رضایی
null
امیر کبیر
rezai@aut.ac.ir
الهه
کوثری
گروه شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
kowsarie@aut.ac.ir
10.22060/ceej.2018.14346.5629
جدایش یونها از پسابها و محیط هایی مانند هیدرومتالورژی در سالهای اخیر چالش اساسی در روند توسعه فلوتاسیون یونی بوده است. مطالعه های محدودی در زمینه سینتیک حذف یونهای فلزی به وسیله فلوتاسیون یونی انجام شده است؛ بنابراین در این مطالعه، مدل جدیدی با روش برنامه ریزی بیان ژن (GEP) برای پیشبینی ثابت سینتیکی حذف یونهای روی از پساب سنتزی با کلکتور سدیم دودسیل سولفات ارائه شده است. کارآیی فلوتاسیون یونی علاوه بر میزان حذف یون به میزان حذف آب در طول فرآیند نیز بستگی دارد؛ بدین منظور سینتیک حذف آب نیز بررسی شد. پارامترهای مؤثر بر حذف یون روی از جمله نسبت مولاریته یون روی به کلکتور، ضریب فعالیت و pH محلول انتخاب و تأثیر آن بر ثابت سرعت حذف یون روی و آب بررسی شد. مقادیر <em>R<sup>2</sup></em>، <em>RMSE</em> و <em>VAF</em> بهترتیب برابر با 98/0، 06/0 و 11/98 برای مرحله آزمون برای مدلسازی ثابت سینتیک حذف یون روی و مقادیر 94/0، 004/0 و 03/98 برای مدلسازی سینتیک حذف آب با استفاده از الگوریتم GEP به دست آمد. نتایج نشان داد که مدل های ارائه شده قابلیت استفاده برای پیشبینی ثابت سرعت سینتیکی حذف یون روی و حذف آب در طول فلوتاسیون را دارند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت نشان داد که pH محلول و نسبت مولاریته یون روی به کلکتور بهترتیب تأثیر معناداری بر ثابت سینتیکی حذف یون روی و حذف آب دارند.
فلوتاسیون یونی,سینتیک,حذف یون روی,حذف آب,تجریه و تحلیل حساسیت
https://ceej.aut.ac.ir/article_2976.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2976_676c9ee801b6cf3c810406eb69b77717.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
ارزیابی احتمالاتی آسیبپذیری لرزهای سازههای بتن آرمه بهسازی شده با مهاربند برون محور دارای پیوند قائم
273
296
FA
محمد
شامخی امیری
استادیار گروه عمران؛ دانشگاه صنعتی شاهرود
shamekhi@shahroodut.ac.ir
علی
ناصری
دانشجوی دکترا عمران، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
eng_alinaseri@yahoo.com
محمود
مسگرپورامیری
کارشناسی ارشد عمران موسسه آموزش عالی علوم و فناوری آریان بابل
m_amiri2017@yahoo.com
10.22060/ceej.2019.14313.5621
امروزه انبوهی از ساختمانها وجود دارند که بنا به دلایل مختلفی احساس میشود نتواند حداقل نیازهای لرزهای مدنظر آییننامههای جاری را تأمین کند. به همین دلیل باید اقدام به بهسازی لرزهای ساختمانها کرد. مهاربند فولادی برون محور با تیر لینک قائم یک روش بهسازی نوین در ارتقای لرزهای ساختمانهای موجود میباشد. در این مقاله از این تکنیک بهسازی استفاده شده است. به این منظور در این تحقیق سه تیپ ساختمان بتن آرمه دارای پلان یکسان با طبقات 3، 5، 8 انتخاب و این سازهها با استفاده از مهاربند فولادی برون محور با پیوند قائم بهسازی میگردد، سپس با مدلسازی در نرمافزار <strong>OpenSEES</strong> و استفاده از روش تحلیل دینامیکی غیرخطی فزاینده و تشکیل منحنیهای شکنندگی، مورد ارزیابی لرزهای قرار میگیرند. پارامتر تقاضای لرزهای دریفت طبقات فرض گردید و ضمناً مقادیر ظرفیت دریفت طبقات برای سطوح آسیب مختلف از آییننامه هازوس بدست آمدهاند و بر این اساس منحنیهای شکنندگی لرزهای ترسیم شدهاند. نتایج حاکی از تأثیر این روش مقاوم سازی در کاهش آسیبپذیری لرزهای این ساختمانها دارد. در سطح عملکرد آسیب کامل مقادیر میانه شکنندگی لرزهای برای مدلهای 3 و 5 و 8 طبقه به ترتیب %35، %90 و %146 درصد افزایش داشته است.
ارزیابی احتمالاتی,بهسازی,سازههای بتن آرمه,مهاربند برون محور,پیوند قائم
https://ceej.aut.ac.ir/article_3272.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3272_2b021ffe6665a5be16b98a50de15f1f3.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
تحلیل ریسک زلزله شهرکرد به روش نروفازی با استفاده از ارزیابی لرزهای سازهها
297
312
FA
غلامرضا
کیوانی هفشجانی
0000-0002-2897-2990
دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
reza.keyvani1@gmail.com
10.22060/ceej.2018.14295.5620
امروزه علم تحلیل ریسک و بهسازی لرزهای سازهها از شاخه های مهندسی زلزله می باشند که روند آنها بسیار طولانی، حجیم و هزینه بر می باشد. یکی از مهمترین مشکلات در این زمینه، زمانبر بودن و درصد خطای بالای آنها می باشد. لذا با دستیابی به یک نتیجه منطقی میتوان از سیستم های تصمیم گیر به منظور حل مشکلات استفاده نمود. هدف تهیه روشی است که بتوان به کمک آن تحلیل ریسک زلزله را از طریق مطالعات بهسازی با استفاده از ابزار نروفازی تسریع بخشید. در این روش 400 مدرسه از مدارس شهرکرد و حومه را بصورت تصادفی انتخاب و سپس به ارزیابی میزان پذیرش خطر لرزهای آنها با استفاده از چک لیست ارزیابی سریع براساس دستورالعمل ارزیابی سریع ساختمان ها، نشریه 364 و روش ATC پرداخته شد. همچنین به کمک از نرمافزار وِکا از بین چندین داده مربوط به اطلاعات سازهایی، مؤثرترین آنها با توجه به تعداد تکرار و ارزش انتخاب سپس در نرمافزار Anfis به منظور طراحی سیستم نروفازی استفاده شد. برای بررسی دقت مدل طراحی شده ابتدا به مقایسه سطح خطر بدست آمده از سیستم نروفازی و سطح خطر واقعی و در گام بعد به محاسبه میزان پراکندگی خروجی های سیستم و مقایسه با نتایج موجود در داده ها پرداخته شده است. و این حاکی از انطباق نتایج سیستم نروفازی و نتایج حاصل از ارزیابی کیفی و کارایی مناسب این سیستم می باشد. از مهمترین مزایای این روش می توان به مدل کردن عدم قطعیت ها، ورود اطلاعات از سازه به روش کیفی و کمی، سرعت بالای روند تحلیل ریسک اشاره نمود .
منطق فازی,سیستم فازی عصبی,سیستم درخت تصمیم,عدم قطعیت,توابع عضویت
https://ceej.aut.ac.ir/article_2978.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2978_48f991bde474b261bbf251eec784493f.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و الگوریتم رقابت استعماری به منظور ارزیابی کیفیت آب زیرزمینی دشت جلفا برای مصارف مختلف
313
330
FA
سمیه
امامی
گروه مهندسی آب دانشگاه تبریز
somayehemami70@gmail.com
رضا
نوروزی سرکارآباد
0000-0002-3756-8746
گروه مهندسی آب دانشگاه تبریز
rezanoruzi1992@gmail.com
یحیی
چوپان
0000-0001-6275-6717
گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
yahyachoopan68@gmail.com
10.22060/ceej.2018.14258.5605
بررسیهای کمی و کیفی آبهای زیرزمینی اهمیت ویژهای در مدیریت این منابع دارند. بکارگیری روش های نوین از جمله شبکه های عصبی و الگوریتم های تکاملی در تخمین کیفیت آب به دلیل سرعت، همگرایی و کارآیی بسیار بالای خود، موجب صرفه جویی، کاهش هزینه ها و مدیریت هر چه بهتر می شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی نتایج آنالیز شیمیایی آبهای زیرزمینی دشت جلفا با توجه به نمونه برداری از 14 حلقه چاه، نمودارهای ویلکاکس، شولر و پایپر و همچنین تخمین پارامترهای کیفی آب زیرزمینی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم رقابت استعماری می باشد. در همین راستا، پارامترهای کیفی آب زیرزمینی شامل <em>TDS</em>، <em>EC</em> و <em>SAR</em> با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی و الگوریتم رقابت استعماری تخمین زده شد و کیفیت منابع آب زیرزمینی از نظر شرب، کشاورزی و صنعت با استانداردهای ویلکاکس، پایپر و شولر مورد بررسی قرار گرفت. ضریب همبستگی بالای 90 درصد، نشان دهنده ی دقت قابل قبول شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با الگوریتم رقابت استعماری در تخمین پارامترهای کیفی آب زیرزمینی است. همچنین نتایج استفاده از دیاگرام های مختلف نشان می دهد نمونه ها دارای سختی و خورندگی خیلی زیاد بوده و از نظر استفاده در شرب و صنعت نامناسب نمی باشند. طبق طبقه بندی کلاسها، اکثر داده ها در کلاسC4S2 قرار دارند که آب این گروه برای مقاصد کشاورزی نامناسب می باشد.
کیفیت آب,شبکه عصبی مصنوعی,الگوریتم رقابت استعماری,شرب,کشاورزی
https://ceej.aut.ac.ir/article_3021.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_3021_e07df83068cceb42fb28869d119b816d.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
مدل تمایل موتورسیکلتسواران شاغل در محدوده مرکزی شهر تهران به خرید موتورسیکلت برقی
331
342
FA
ملیحه
شجاعی زاده
گروه حمل و نقل، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران
maliheshojaee999@gmail.com
میقات
حبیبیان
گروه حمل و نقل، دانشکده عمران، دانشگاه امیرکبیر، تهران، ایران
habibian@aut.ac.ir
10.22060/ceej.2018.14045.5543
امروزه در شهرهای بزرگ و پرجمعیتی مانند تهران، عدم محدودیت استفاده از موتورسیکلت بنزینی در کنار طرحهای محدود کننده تردد خودرو شخصی مانند طرح زوج و فرد باعث رشد استفاده از موتورسیکلت های بنزینی شده است. بر این اساس، استفاده از موتورسیکلت برقی برای کاهش مشکلات ناشی از موتورسیکلت های بنزینی مانند آلودگی هوا و آلودگی صوتی، در تهران مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه با کمک اطلاعات حاصل از مصاحبه با 503 موتورسیکلت سوار شاغل در محدوده مرکزی شهر تهران با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل موتورسیکلت سواران شاغل در محدوده مرکزی تهران به خرید موتورسیکلت برقی با اعطای تسهیلات مشخص در شرایط ممنوعیت تردد موتورسیکلتهای بنزینی در این محدوده انجام شده است. در این مطالعه با کمک مدل لوجیت دوگانه نقش متغیرهایی مانند خصوصیات سفر، خصوصیات موتورسیکلت، مشخصات اقتصادی-اجتماعی افراد و پندارهای افراد به استفاده از موتورسیکلت شناسایی شد. نتایج نشان میدهد کسانی که به دلیل قیمت ارزان موتورسیکلت از آن استفاده می کنند، کسانی که مسافت زیادی در روز می پیمایند و آنان که موتورسیکلت قدیمی تری دارند، تمایل کمتری به استفاده از موتورسیکلت برقی دارند. در نهایت، پیشنهاداتی جهت کاربرد این مدل نیز ارائه شده است.
موتورسیکلت برقی,موتورسیکلت بنزینی,مدیریت تقاضای حملونقل,محدوده مرکزی شهر تهران,مدل لوجیت
https://ceej.aut.ac.ir/article_2930.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2930_b438a951b9810604b051b52494c81b08.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
کاربرد فولاد نرم بر رفتار دینامیکی مهاربندهای ضربدری در برش بخش دوم: تحلیلهای استاتیکی غیرخطی پیشرفته و دینامیکی افزایشی
343
366
FA
پرویز
عبادی
0000-0001-5972-6517
گروه عمران، واحد شهرقدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
parviz.ebadi@gmail.com
مهرداد
مرادی
کارشناس ارشد زلزله
moradi_omran@yahoo.com
10.22060/ceej.2018.13812.5481
در بخش اول، تئوری طراحی مهاربندهای ضربدری با گریدهای مختلف فولاد ارائه و قابهای مختلف با استفاده از تحلیلهای استاتیکی غیرخطی بررسی گردید. مشخص گردید که استفاده از فولاد نرم در مهاربندهای ضربدری منجر به افزایش سختی، کاهش دریفت سازه، جذب انرژی و میرایی بیشتر و افزایش شکلپذیری سیستم میگردد. به منظور ارزیابی کاملتر رفتار سازههای فولادی با مهاربند ضربدری در طراحی با گریدهای مختلف فولاد و در نظر گرفتن رفتار دینامیکی مهاربندها، قابهای با ارتفاعهای مختلف با استفاده از آنالیزهای استاتیکی پیشرفته غیرخطی و نیز آنالیزهای دینامیکی غیرخطی افزایشی (IDA) بررسی گردیدهاند و نتایج برای سازههای با ارتفاعات مختلف بصورت مقایسهای ارائه گردیدهاند. در انتخاب شتابنگاشتها از زلزلههای نزدیک و دور برای ارزیابی کارایی لرزهای با استفاده از پارامترهای سختی و حداکثر تغییرمکان نسبی طبقات استفاده گردیدهاند. بنابراین تحقیق حاضر میتواند منجر به ارائه راهکارهایی برای ارزیابی بهتر پارامترهای لرزهای سیستمهای طراحی شده با گریدهای مختلف گردد. آنچه از تحلیلهای انجام شده و تئوری طراحی مهاربندهای ضربدری نتیجه میشود این است که آییننامههای طراحی لرزهای ساختمانهای فولادی میتوانند اثرات استفاده از انواع مختلف فولادها را در اختصاص پارامترهای لرزهای سازهها در نظر بگیرند. نتایج بدست آمده بیانگر بهبود رفتار لرزهای سیستمهای مهاربندی طراحی شده با فولادهای از گریدهای پایینتر تحت تحلیلهای انجام شده میباشد. ضمن اینکه پاسخهای سازهها تحت زلزلههای حوزه نزدیک بزرگتر میباشد. همچنین با افزایش ارتفاع قابها و غالب شدن رفتار خمشی بر رفتار برشی و تأثیر بیشتر ستونها بر تغییرمکانهای کلی قابها، اثرات استفاده از فولاد نرم در رفتار کلی سازهها به تدریج کاسته میگردد.
مهاربند ضربدری,تحلیل استاتیکی پیشرفته غیرخطی,تحلیل دینامیکی افزایشی (IDA),جذب انرژی,گرید فولاد
https://ceej.aut.ac.ir/article_2980.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2980_c7717a5639a159c23646e38ab509522f.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
تأثیر تزریق غیرمحرک سیلیس کلوئیدی بر مقاومت برشی ماسه کربناته بوشهر آلوده به نفت خام
367
382
FA
علی
شاکری
کارشناس ارشد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، ایران
ali.shakeri70@yahoo.com
رضا
ضیایی موید
دانشیار دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
reza_ziaie_moayed@yahoo.com
محمدامین
نوذری
گروه مهندسی عمران، مرکز ماسال، دانشگاه آزاد اسلامی، ماسال، ایران
mohammadaminnozari@gmail.com
10.22060/ceej.2018.13268.5363
نفت خام یکی از منابع آلودگی خاک و آب است که با فرآیندهای فیزیکی و شیمیایی باعث تغییر خصوصیات ژئوتکنیکی خاک میگردد. از آنجا که ماسه کربناته در مناطق نفت خیز و قارهای یافت میشود، در معرض آلودگی نفتی قرار دارد و در نتیجه، مطالعه آلوده شدن این ماسه به نفت و فراوردههای نفتی حائز اهمیت است. این پژوهش با انجام آزمایشهای سه محوری بر روی نمونههای غیراشباع به بررسی خصوصیات مقاومت برشی ماسه کربناته آلوده به نفت خام و همچنین ماسه آلودهی تحت تزریق سیلیس کلوئیدی پرداخته است. نتایج نشان داد که آلودگی نفتی منجر به کاهش مقاومت برشی حداکثر و زاویه اصطکاک ماسه کربناته گردیده است و همچنین کاهش چشمگیر مدول الاستیسیته در اثر افزایش نفت مشاهده میشود. با تزریق محلول سیلیس کلوئیدی مشاهده شد که مقاومت برشی حداکثر افزایش یافته و چسبندگی به طور قابل ملاحظهای در نمونههای تزریق شده نسبت به نمونههای آلوده به نفت افزایش یافته است. همچنین تزریق این محلول منجر به افزایش قابل توجه مدول الاستیسیته در نمونههای ماسهای آلوده به نفت شده است.
ماسه کربناته,آلودگی نفتی,سیلیس کلوئیدی,مقاومت برشی,تثبیت غیرمحرک
https://ceej.aut.ac.ir/article_2802.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2802_5e1937b2506c7e65c2d1c3241eb38cde.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
تعیین دقت دو مدل CDE و MIM با استفاده از روش حل معکوس در انتقال آلودگی تریکلرواتیلن (TCE) در یک محیط متخلخل کربناته
383
394
FA
زینب
احمدی مقدم
مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
zahmadimoghadam2014@gmail.com
سید حسن
طباطبائی
0000-0001-5483-6186
گروه مهندسی آب- دانشگاه شهرکرد- شهرکرد- ایران
tabatabaei@agr.sku.ac.ir
10.22060/ceej.2018.13256.5356
تریکلرواتیلن (TCE) یکی از آلایندههای آبهای زیرزمینی در مناطق صنعتی است؛ لذا شبیهسازی انتقال آن ضروری است. این پژوهش با روش حل معکوس به شبیهسازی انتقال TCE پرداخته است. برای شبیهسازی، از روش حل معکوس با نرمافزارهای HYDRUS-1d (حل عددی) و STANMOD (حل تحلیلی) با دو مدل انتقال آلودگی جابهجایی–انتشار املاح (CDE) و مدل روان- ساکن (MIM) استفاده شد. در این پژوهش از دادههای مقاله Yolcubal and Akyol در سه غلظت 110، 113 و 1300 میلیگرم برلیتر TCE استفاده گردید که سال 2001 در شهری از آنتالیا روی بافت خاک شنیلومی با متوسط وزن مخصوص ظاهری 3/1 گرم بر سانتیمتر مکعب انجام شده بود. آزمایشها در ستونهایی به طول 15 سانتیمتر با جنس فولاد ضدزنگ در شرایط اشباع انجام شدند و تزریق TCE تا زمان برابر شدن غلظت خروجی با غلظت ورودی ادامه داشت. در بازههای زمانی مختلف نمونههایی از خروجی ستونها برای تعیین غلظت TCE و رسم منحنی رخنه گرفته شد. نتایج حل معکوس با نرمافزار HYDRUS-1d و STANMOD نشان دادند که مدل MIM ضریب همبستگی بالاتری در برازش منحنی رخنه نسبت به مدل CDE دارد. بیشترین میزان ضریب همبستگی 97/0 در غلظت 1300 میلیگرم بر لیتر با حل معکوس تحلیلی و مدل MIM شد. کمترین میزان خطا در تخمین ضریب انتشار (<em>D</em>) به ترتیب صفر و 5/3 درصد در دو مدل CDE و MIM شد. درصد خطا در تخمین ضرایب ایزوترم جذب (<em>Kd</em>) در حل معکوس عددی و تخمین فاکتور تأخیر (<em>R</em>) در حل معکوس تحلیلی در غلظت 113 میلیگرم بر لیتر بیشتر از دو غلظت دیگر شد.
تریکلرواتیلن,حل معکوس,مدل CDE,مدل MIM,HYDRUS-1d و STANMOD
https://ceej.aut.ac.ir/article_2863.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2863_21ba208fb9c94ffec4028e1ef8a55b5a.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
مطالعه تجربی انتقال ارتعاشات از میز لرزان به محیط پیرامونی
395
410
FA
فرزانه
نباتی
پژوهشکده سازه، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندس زلزله، تهران ، ایران
farzanehnabati@yahoo.com
منصور
ضیایی فر
دانشیار پژوهشکده سازه پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
mansour@iiees.ac.ir
10.22060/ceej.2018.13126.5331
اندرکنش پی میزلرزه با خاک بر دقت عملکردی آن مؤثر بوده و در صحت نتایج آزمایشها برروی میز تأثیرگذار است. برای شناسایی این رفتار، دانستن پارامترهای دینامیکی این سیستم ارتعاشی لازم بوده و در این راستا استفاده از مطالعات تجربی یک راهکار مناسب تشخیص داده شدهاست. با استفاده از این روش عدم قطعیتهای موجود در عملکرد میزلرزه به سبب وجود اندرکنشهای گفته شده نیز این سیستم ارتعاشی در حین بهرهبرداری کاهش مییابد. در این تحقیق به شرح یک آزمایش ارتعاش اجباری انجام شده برروی پی میز لرزان شش درجه آزادی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله اقدام گردیده است. در این آزمایش دادهبرداری از ارتعاشات انتقال یافته به محیط اطراف پی نیز صورت پذیرفته و با استفاده از نتایج حاصل از آن چگونگی انتقال ارتعاشات از میز به محیط مجاور ارزیابی گردیده است. همچنین از دادههای ثبت شده به روی پی برای شناسایی پارامترهای دینامیکی سیستم خاک و پی نیز استفاده شده است. بر مبنای نتایج این تحقیق دامنه ارتعاشات انتقال یافته از پی به محیط اطراف با افزایش فاصله از لبه پی به سرعت کاهش مییابد. همچنین نشان داده شده است که این کاهش دامنه ارتعاشات انتقالی در خصوص ارتعاشات افقی و قائم دارای روند یکسانی نیستند. علاوه بر آن نتایج به دست آمده در خصوص انتقال ارتعاشات ناشی از تحریک پی در خارج از فرکانس طبیعی به محیط پیرامونی آن حاکی از تغییرات قابل توجه در محتوای فرکانسی ارتعاشات انتقال یافته به خاک برحسب فاصله از مرکز تحریک است.
میز لرزان,انتقال ارتعاشات,پارامترهای دینامیکی خاک
https://ceej.aut.ac.ir/article_2878.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_2878_e9b7c9d7b92333152fc234b27aed5c32.pdf
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
53
1
2021
03
21
بررسی تأثیر نوع اتصال شمع به کلاهک شمع در ماسه روانگرا
411
418
FA
حمیدرضا
صبا
0000-0001-9331-185X
استادیار دانشکده عمران دانشگاه تفرش
hr.saba@aut.ac.ir
محمد
صالحی
دانشگاه تفرش
msalehi.civil7@gmail.com
مسعود
بنی اسدی
دانشگاه تفرش
mr_bsad@yahoo.com
10.22060/ceej.2017.11338.5008
نوع اتصال شمع به کلاهک در پیهای شمعی که به صورت گروهی مورد استفاده قرار میگیرند از جمله موضوعاتی است که در مهندسی ژئوتکنیک همواره مطرح بوده است. در این مقاله، مقایسه بین رفتار گروه شمع با دو نوع اتصال شمع به کلاهک گیردار و مفصلی صورت گرفته و پاسخ لرزهای گروه شمع با نیروی برشی، نیروی محوری، جابهجایی قائم، جابهجایی افقی و گشتاور خمشی در طول شمع سنجیده شده است. برای این منظور تحلیل سه بعدی دینامیکی تحت بار زلزله در نرمافزار اجزای محدود ANSYS استفاده شده و نتایج حاصله با یکدیگر مقایسه شده است. در نهایت مقایسه رفتار گروه شمع در دو حالت بررسی شده نشان میدهد اتصال مفصلی برای حداقل نمودن تغییرمکان قائم و اتصال گیردار برای حداقل نمودن نیروی برشی و محوری و لنگر خمشی مناسب است.
شمع,کلاهک,تحلیل دینامیکی,روانگرا
https://ceej.aut.ac.ir/article_1956.html
https://ceej.aut.ac.ir/article_1956_35607b09a9914e0ee3fe87f0147f4cdc.pdf