per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
1
9
10.22060/ceej.2013.102
102
Research Article
تأثیر نوع اتصال عرشه به پایه در انتقال بارهای ثقلی و بهره برداری در پل های پیوسته پیش تنیده بتنی
Effect of Connection’s Type on The Transferring of Dead and Live Loads for Prestressed Concrete Bridges
منصور شریف
mansoursharif@aut.ac.ir
1
علیرضا رهایی
rahai@aut.ac.ir
2
سامان حجازی
sam_hedjazi@yahoo.com
3
نویسنده مسئول و کارشناس ارشد عمران؛ دانشکده عمران و محیط زیست؛ دانشگاه صنعتی امیرکبیر
استاد دانشکده عمران و محیط زیست؛ دانشگاه صنعتی امیرکبیر
دکترای عمران؛ دانشکده عمران و محیط زیست؛ دانشگاه صنعتی امیرکبیر
در پنجاه سال گذشته استفاده از بتن پیشتنیده در اجرای پلهای پیوسته با مقطع ثابت و متغیر رواج یافته است. یکی از مسائل مهم در طراحی، نحوه اتصال عرشه به پایه است که با استفاده از دستگاههای تکیهگاهی انجام میشود. در حالت استفاده از صفحات نئوپرن، این اتصال به سه صورت ساده با یک ردیف صفحات نشیمن، نیمهگیردار با دو ردیف صفحات نشیمن و یکپارچه انجام میشود. عملکرد مطلوب در مقابل شرایط محیطی، امکانپذیری لغزش و تغییر شکل محدود برای عرشه از خصوصیات مهم صفحات نئوپرن است. در این تحقیق اثر تعداد خطوط تکیهگاهی و نحوه اجرای اتصال در انتقال بار، توزیع تنش در پایههای پل و نسبت انتقال لنگرخمشی به نیروی محوری مورد بررسی قرار گرفته است. طرحهای مورد بررسی شامل پلهای پیوسته چهار دهانه از بتن پیشتنیده با دهانههای مختلف، به روش عددی اجزاء محدود و توسط تحلیلگر آباکوس مورد تحلیل قرار گرفتهاند. سپس، عملکرد مدلها با شرایط اتصال سهگانه با هم مقایسه شدهاند. تحلیل با فرض رفتار مصالح بتن با پخش ترک در المانها (ایجاد ترکهای ریز و ایجاد نشدن ترکهای بزرگ)، عملکرد الاستیک نئوپرن و الاستیک-پلاستیک کامل برای فولاد آرماتورها و فولاد پیش تنیدگی انجام شده است و در هر مدل، شرایط انتقال نیرو به تکیهگاه بررسی شده است. تحلیل نتایج نقش بسیار موثر فاصله بین دو ردیف صفحات تکیهگاهی، در مقایسه با تغییر در ضخامت این صفحات را تصریح مینماید. همچنین اثرات طراحی ناکافی و غیراقتصادی زیرسازه در فرایند انتقال بار نیز مورد بررسی گرفته است.
On recent fifty years, using pre-stressed concrete for construction of continuous bridges with constant or variable cross section has a large spread. One of important objects in design is the way of connecting deck to piers that is done mostly by means of bearings. In the case of using neoprene bearings, There are three kinds of deck-pier connection; Simple, semi-rigid and rigid connections. Desired performance against environmental conditions, possibility of sliding, and finite movement of deck are of important properties for neoprene bearings. Bearing lines’ number and the effect of connection construction in load transferring, stress distribution in bridge piers and the ratio of bending moment to axial force transferred, are surveying in this research. Models, contain four spans continuous pre-stressed concrete bridges with various span lengths, and are analyzed by Finite Element Method and using ABAQUS analyzer. After analysis performance, models with different kinds of connection are compared. With assuming smeared crack performance for concrete,elastic for neoprene and elastic-prefect plastic for steel, analysis is done and for each model, load transfer is surveyed. Results of analysis show the effective role of distance variation of two rows of bearings, in comparison with their thickness effect. In addition, analysis results insist on optimum design for bearings, to have a safe and controlled load transfer.
https://ceej.aut.ac.ir/article_102_8efe7105b9fd4550c3329d4635885dd9.pdf
صفحه نئوپرن
اتصال ساده
اتصال نیمه گیردار
اتصال یکپارچه
Neoprene
Simple connection
semi rigid connection
continuous connection
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
11
22
10.22060/ceej.2013.104
104
Research Article
اثر مقاومت لغزشی فیوز بر ظرفیت نهایی میانقاب مهندسی دارای فیوز لغزان با استفاده از تحلیل اجزاء محدود
Influence of the Fuse Sliding Stength on the Ultimate Capacity of the Engineered Fused Infills By Finite Element Method
مجید محمدی
ghazimahalleh@gmail.com
1
کامیاررضا ریاضی
2
نویسنده مسئول و استادیار، پژوهشکده مهندسی سازه، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران
میانقابها از المانهای موثر بر رفتار سازه هستند که بر اساس آییننامهها یا باید ضمن تامین مقاومت کافی عرضی به صورت موثر از قاب جدا شوند یا اثر سازهای آنها در تحلیل و طراحی در نظر گرفته شود. بر خلاف این موضوع در بیشتر حالات از اثر میانقاب در سازه صرفنظر میشود که دلیل اصلی آن نبود خواص مهندسی و به خصوص شکلپذیری است. در سالهای اخیر میانقابی پیشنهاد شده است که در ارتفاع میانی خود دارای فیوز لغزان اصطکاکی با مقاومت لغزشی قابل تنظیم است. مطالعه آزمایشگاهی این نوع میانقاب روی تعداد محدودی نمونه، حکایت از رفتار شکلپذیر این نوع میانقاب دارد؛ ضمن اینکه مقاومت نهایی آن را نیز میتوان با تنظیم فیوز، به مقدار دلخواه درآورد. با توجه به کم بودن اطلاعات بدست آمده از آزمایش برای بررسی رفتار این میانقاب، در این تحقیق تلاش شده رفتار اینگونه میانقابها با استفاده از روش تحلیل اجزاء محدود، بررسی و ارتباط میان مقاومت لغزشی فیوز با مقاومت نهایی چنین میانقابی مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا از نرمافزار آباکس1 که توانایی خوبی در طراحی رفتار غیرخطی و مسائل تماسی دارد استفاده شده است. بدین جهت، ابتدا درستی نتایج تحلیل، با دادههای آزمایشگاهی بررسی شد و پس از اطمینان از درستی طراحی و نتایج تحلیلی، اثر مقاومتهای متفاوت فیوز بر مقاومت میانقاب مطالعه شد. در پایان، نتایج تحلیلهای انجام شده نشان میدهد که افزایش مقاومت لغزشی فیوز باعث افزایش مقاومت قاب مرکب دارای فیوز شده ولی از حدی خاص به بعد مقاومت نهایی قاب میانپر ثابت باقی خواهد ماند؛ همچنین استفاده از این نوع میانقاب در قاب مرکب باعث میشود که قاب و میانقاب بصورت بهینه از ظرفیت خود استفاده نمایند.
Infills have considerable effects on seismic behavior of buildings and should be considered in the analysis or be isolated from the containing frames. Despite, most types of infills cannot be regarded as engineered elements, specially for the lack of sufficient ductility and normally ignored in the analysis phase. Recently a new type of infill is proposed, that has a frictional fuse at the mid-height. High ductility of such infill has been confirmed through experimental studies. In this paper finite element analysis results of the fused infills are presented to study the relation between their ultimate capacities and the fuse sliding strengths. For this ABAQUS 6.8-1 was applied after being confirmed by the experimental results. The obtained results show that the infill ultimate strength rises by increasing the fuse sliding strength, however will remains constant after a certain amount, depending on the infill propertie. Moreover, infills and frames will behave in their optimum capacities when such infills are applied in the frame.
https://ceej.aut.ac.ir/article_104_0ecdeb8099bddaa91f8b6c64d00013e7.pdf
میانقاب مهندسی
فیوز لغزان
مقاومت نهایی
تحلیل اجزاء محدود
Engineered infill
sliding fuse
Ultimate strength
finite element
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
23
35
10.22060/ceej.2013.106
106
Research Article
بررسی اثر بازشو بر رفتار دیافراگمهای مرکب فولادی- بتنی در سازههای فولادی کوتاه مرتبه
Study Of The Effect Of Opening On The Behaviour Of Composite Steel-Concrete Diaphragms In Low-rise Steel Structures
مهرداد حجازی
mm.hejazi@yahoo.com
1
پرهام معمارزاده
parham_memarzadeh@yahoo.com
2
محمدعلی سبحانی فروشانی
m.sobhani@sci.iaun.ac.ir
3
نویسنده مسئول و دانشیار مهندسی سازه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد، دانشکده مهندسی عمران،
استادیار مهندسی سازه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد، دانشکده مهندسی عمران
دانشآموختهی کارشناسی ارشد مهندسی سازه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد، دانشکده مهندسی عمران،
دیافراگمهای کف، علاوه بر تحمل بارهای ثقلی و انتقال این بارها به اعضای قائم سازهای، وظیفهی جمعآوری نیروهای جانبی و توزیع آنها بین سامانه مقاوم جانبی را بر عهده دارند. بنابراین درک رفتار درونصفحهای دیافراگمها برای تحلیل و طراحی سازه و همچنین بهدست آوردن عملکرد بهینهی لرزهای دارای اهمیت است. بهاین منظور در این مقاله، برای بررسی اثر بازشو بر رفتار دیافراگمهای مرکب فولادی – بتنی در سازههای فولادی کوتاهمرتبه، سازههای فولادی از یک تا شش طبقه، با نسبتهای ابعادی 1، 3 و 5 و سطوح مختلف بازشو توسط نرمافزار ETABS طراحی شدهاند. پس از تحلیل دینامیکی طیفی، نتایج حاصل نشان میدهند که در سازههای مورد مطالعه فرض صلب بودن دیافراگم، بهویژه در طبقات پایینی، تا حدودی نامناسب به نظر میرسد و در سازههای با نسبتهای ابعادی 1، 3 و 5 بهترتیب طبقات اول، اول و دوم، و اول الی چهارم بهصورت انعطافپذیر عمل مینمایند. همچنین دیافراگمهای دارای سطح مشارکت بین 20 الی 50 درصد بازشو، انعطافپذیری بیش از حد انتظاری نشان میدهند و در صورت وجود بازشوهای با مساحت بیش از 20 درصد سطح دیافراگم، بسامد سازهها بهصورت چشمگیری افزایش یافته و لزوم تفکیک سازه را به چند بخش ایجاب مینماید.
The most important function of structural diaphragms is to support and transmit gravity loads to vertical structural elements such as columns. In addition, diaphragms play an important role in collecting lateral loads at specific elevations and distributing them to the lateral resistance system. Thus, in-plane behaviour of diaphragms can be considered for structural analysis and design of structural elements and securing the optimum seismic performance of the structure. In order to investigate structural behaviour of composite steel-concrete diaphragms in low-rise steel structures, one to six storey steel structures with planar aspect ratios of one, three and five with different areas of openings have been analysed by the ETABS code. Results from response spectrum dynamic analysis indicate that the assumption of rigid diaphragms in the studied structures, in particular in the lower floors, is inappropriate. Diaphragms with openings of 20 to 50 percent of area have a flexible behaviour. An opening area of more than 20 percent increases the natural frequency of the structure; hence, necessity for an expansion joint.
https://ceej.aut.ac.ir/article_106_6bedf6b1851c66f747269f0a0d2c201a.pdf
دیافراگم مرکب
بازشو
رفتار درونصفحهای
صلبیت
تحلیل دینامیکی طیفی
Composite diaphragm
Opening
In-plane behaviour
Rigidity
Response spectrum analysis
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
37
46
10.22060/ceej.2013.108
108
Research Article
شکل پذیری اعضاء خمشی بتن مسلح پرآرمه ساخته شده با بتن مقاومت بالا
Ductility Performance of Heavily Steel Reinforced Concrete Flexural Members with High Strength Concrete
یاسر شریفی
1
علی اکبر مقصودی
maghsoudi.a.a@mail.uk.ac.ir
2
نویسنده مسئول و استادیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان
دانشیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
شکست اعضاء بتن مسلح (با فولاد زیاد) ساخته شده از بتن مقاومت بالا، ترد و ناگهانی است، بنابراین بررسی شکلپذیری چنین اعضایی اهمیت ویژه دارد. بدین منظور در تحقیق حاضر تعداد شش عدد تیر دارای بتن با مقاومت بالا با درصد فولاد کششی و فشاری متغیر شده ساخته و به کمک نصب ابزارهای دقیق اندازهگیری، بصورت آزمایشگاهی بررسی شدند. تیرها تحت بار فزاینده تا مرحله تخریب، بارگذاری شده و مقادیر کرنش میلگردهای طولی کششی و فشاری و همچنین کرنش فشاری بتن همراه با خیز در چند نقطه در طول تیر در حین افزایش بار ثبت شد. بمنظور بررسی تاثیر فولاد فشاری بر شکلپذیری، نتایج بدست آمده از تیرهای دارای فولاد مضاعف با نتایج تیرهای مشابه دارای فقط فولاد کششی مقایسه شده است. نتایج تحلیل آزمایشگاهی با نتایج تئوری برگرفته از آییننامههای CSA و ACI مقایسه شده است. در این مقاله همچنین مقایسه شکلپذیری جابجایی و شکلپذیری انحناء اعضاء نیز صورت گرفته است.
The nature of fracture in reinforced high strength concrete (HSC) members is brittle and therefore in the seismic areas the ductility investigation of heavily reinforced HSC members is important. Six reinforced HSC beams with different percentage of tensile and high compression bars with attaching electrical strain gauges cast and loaded experimentally up to failure. During the test, the strains on the concrete middle face and on the tension and compression bars along with deflection at different points of the span length measured. Ductility of doubly reinforced members was compared with the singly reinforced members. The theoretical results based on ACI and CSA codes have been compared with the experimental results. In this paper, the displacement and curvature ductility of such members are also reported.
https://ceej.aut.ac.ir/article_108_0ed4d16a04c003839ae9aaff544f0aa7.pdf
شکلپذیری
بتن با مقاومت زیاد
اعضاء خمشی با فولاد زیاد
آییننامههای ACI و CSA
Ductility
HSC
heavily reinforced members
codes
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
47
64
10.22060/ceej.2013.109
109
Research Article
برآورد احتمالاتی تقاضای لرزهای قابهای خمشی فولادی با اتصالات صفحه کناری
Probabilistic Seismic Demand Assessment of Steel Moment Frames with Sideplate Connections
مهدی بنازاده
mbanazadeh@aut.ac.ir
1
سید علیرضا جلالی
2
نویسنده مسئول و استادیار دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛ دانشکده عمران ومحیط زیست؛ تهران ‐ خیابان حافظ شمالی
دانشجوی دکترای مهندسی سازه؛ دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛ دانشکده عمران ومحیط زیست
در این مقاله عملکرد لرزهای قابهای خمشی فولادی با اتصالات صفحه کناری با تاکید بر عدم قطعیتهای لرزهای مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، ابتدا با تکیه بر نتایج آزمایشگاهی و اجزای محدود موجود، مدل رفتاری اتصال صفحه کناری ارائه و کالیبره شده است. سپس سازههای سه بعدی طراحی شده با به کارگیری مدل اتصال ارائه شده، با توجه به شرایط غیرخطی، به شکل قابهای خمشی دو بعدی مدل سازی شدند. برای انعکاس عدم قطعیت ذاتی موجود در پدیده زمین لرزه، روش تحلیل دینامیکی افزاینده IDA، به کار گرفته شد. بدین ترتیب، بیش از 1500 تحلیل دینامیکی غیرخطی از سازههای مورد مطالعه به عمل آمد و نتایج این تحلیلها برای برآورد عملکرد قابها در قالب مفاهیمی چون « بسامد فراگذشت از حالات حدی» و «منحنی خطر تقاضای لرزهای سازهها» مورد استفاده قرار گرفت. این نتایج میتوانند معیاری برای مقایسه عملکرد سازههای گوناگون باشند و یا در برآورد کفایت آییننامههای مورد استفاده در طراحی قابها مورد استفاده قرار گیرند.
Seismic performance of steel moment frames with side-plate connections has been investigated with emphasis put on earthquake uncertainties. Based on experimental and finite element results, a connection model was proposed and calibrated to represent the side-plate connection behavior. Afterwards, some two-dimensional moment frames were adopted from the designed three-dimensional frame structures which were modeled incorporating the established connection model. To reflect the uncertainties associated with earthquakes, the incremental dynamic analysis procedure was performed. The procedure outcomes, which consist of more than 1500 nonlinear dynamic analyzes, were used to investigate the structures performance in terms such “limit-state frequencies” and “seismic demand hazard curve”. The quantified performances may be used in comparing the studied structures with similar other structures and also as a crisis to the prescriptions issued by design guidelines for the structures under consideration.
https://ceej.aut.ac.ir/article_109_d2d28779711100fdad29b60333f3272b.pdf
قاب خمشی فولادی
اتصال صفحه کناری
مهندسی زلزله بر اساس عملکرد
تحلیلی دینامیکی افزاینده IDA
فراگذشت از حالات حدی
منحنی خطر تقاضای لرزه ای
Steel Moment Frame
sideplate connection
Performance-based earthquake engineering
Incremental dynamic analysis
limit state frequency
seismic demand hazard curve
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
65
74
10.22060/ceej.2013.110
110
Research Article
توسعه یک مدل رفتاری حالت بحرانی برای درنظر گرفتن رفتار ناهمسان ماسه ها
Modification of a Critical-state Constitutive Model for the Prediction of Inherent Anisotropy in Sands
روزبه رسولی
rouzbeh_rasouli63@yahoo.com
1
سید محمدرضا امام
rimam@aut.ac.ir
2
وحید معصومی فرد
vmasomi@gmail.com
3
نویسنده مسئول و کارشناس ارشد مهندسی عمران، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛
استادیار، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
کارشناس ارشد مهندسی عمران، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
یک مدل رفتاری حالت بحرانی برای پیش بینی رفتار ماسهها بویژه ماسههای غیرمتراکم و با پتانسیل روانگرایی در گذشته ارائه شده بود. این مدل که قبلا با جزئیات کامل منتشر شده است قادر است رفتار ماسه در شرایط مختلف زهکشی شده و زهکشی نشده را در نظر گیرد. با وجود تواناییهای گسترده مدل اولیه در پیش بینی رفتار ماسهها، توسعه بیشتر این مدل برای پیشبینی رفتارِ در محل ماسهها که اغلب ناهمسانی زیادی از خود نشان میدهد بسیار مهم بنظر میرسد. با افزودن این قابلیت به قابلیتهای قبلی، از این مدل میتوان برای تحلیلهای عددی انواع سازههای خاکی با رفتار ناهمسان استفاده نمود. در این مقاله نشان داده شده است که با افزودن یک پارامتر با عنوان پارامتر ناهمسانی به فرمولاسیون مدل اولیه، مدل قادر به پیش بینی رفتار ناهمسان ناشی از ساختار خاک (ناهمسانی ذاتی) میشود. این پارامتر وابسته به ساختار خاک و شرایط بارگذاری است. توانایی مدل اصلاح شده در نشان دادن ناهمسانی ذاتی با مقایسه نتایج حاصل از آزمایشگاه و پیش بینی بدست آمده از مدل مورد ارزیابی قرار گرفته است.
A critical state constitutive model for sands was previously developed with emphasis on capturing the main aspects of the behavior of loose liquefiable sands. The model, which was presented in detail in previous publications, was formulated and verified for various drained and undrained loadings of sands under monotonic conditions. However, in order to enable the model to predict the behavior of in-situ soils, which often exhibit strong inherent anisotropy, it was found important to extend the model formulation such that it will also be able to predict the behavior of sands with strong anisotropy. In this paper, it is shown that by adding a new anisotropy parameter to the model, it is possible to simulate the behavior of strongly anisotropic sands. The anisotropy parameter depends on sand fabric and loading condition. Ability of the modified model to account for soil inherent anisotropy is verified by comparing observed and predicted responses of inherently anisotropic sand subjected to various loadings.
https://ceej.aut.ac.ir/article_110_228752fd734891b041d6576ea86c6e21.pdf
مدل رفتاری
ناهمسانی
تحلیل عددی
رفتار ماسه
Constitutive modeling
Anisotropy
Numerical Analysis
Sand behavior
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
75
83
10.22060/ceej.2013.112
112
Research Article
بتن الیافی هیبریدی مسلح به الیاف فولادی و پلیپروپیلن
Polypropylene _ Steel Fiber Reinforced Concrete
علی اکبر رمضانیانپور
aaramce@aut.ac.ir
1
پانته آ رشیدداداش
pnt_rashidi@yahoo.com
2
استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی امیرکبیر، رئیس مرکز تحقیقات تکنولوژی و دوام بتن
نویسنده مسئول و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مرکز تحقیقات تکنولوژی و دوام بتن؛
امروزه کاربرد بتن الیافی به دلیل مزایای آن نسبت به بتن غیر مسلح گسترش یافته است.از جمله این مزایا میتوان میزان جذب انرژی بالا، بهبود چشمگیر رفتار بتن در ناحیه بعد از ایجاد اولین ترک، بهبود مقاومت خمشی و مقاومت به ضربه و جلوگیری از ایجاد و گسترش ترکهای جمعشدگی را نام برد. با توجه به اینکه کاربرد یک نوع الیاف خواص مطلوب گفتهشده را در گستره محدود بهبود میبخشد، امروزه کاربرد بتن الیافی هیبریدی گسترش یافته است. در این پژوهش اثر افزایش درصد الیاف پلیپروپیلن در بتن الیافی هیبریدی مورد بررسی قرار گرفته است. سه درصد مختلف الیاف پلیپروپیلن در 1% حجمی الیاف فولادی جایگزین شده است. درپایان، خواص مکانیکی نمونههای بتن الیافی هیبریدی فولادی _ پلیپروپیلن شامل طاقت خمشی، مقاومت خمشی و مقاومت به ضربه با یکدیگر و بتن شاهد مقایسه شده است. نتایج آزمایشها نشاندهنده آن است که الیاف پلیپروپیلن قابلیت پلزدن بر روی ریزترکها را داشته و اثر ناچیزی بر بهبود رفتار بتن بعد از ایجاد اولین ترک را دارند. هرچه الیاف فولادی با درصد بیشتری از الیاف پلیپروپیلن جایگزین شود، میزان مقاومت خمشی، جذب انرژی و مقاومت به ضربه کاهش مییابد.
Fiber reinforced concrete (FRC) has been used widely due to its advantages over plain concrete such as high energy absorption, post cracking behavior, flexural and impact strengths, arresting shrinkage crack. This research discusses the effect of increasing the percentage of polypropylene fiber on flexural toughness and strength of FRC. Three percentages of polypropylene fiber were substituted in 1% steel fiber reinforced concrete (SFRC). Finally, the mechanical properties of three types of hybrid fiber reinforced concretes were compared with each other and with steel fiber reinforced concrete by measuring their flexural toughness and flexural strength. A four-point bending test was adopted to determine the effect of hybrid fibers on crack arresting and post crack behavior. The research results show that the more the percentage of polypropylene fiber which is substituted in SFRC is, the less the amount of energy absorption and flexural toughness with FRC will be.
https://ceej.aut.ac.ir/article_112_0a561deef25290e55f72ed0ce7ce5708.pdf
بتن الیافی هیبریدی
طاقت خمشی
مقاومت ضربه
الیاف فولادی
الیاف پلیپروپیلن
Hybrid fiber reinforced concrete
Flexural Strength
Flexural toughness
Steel Fiber
polypropylene fibers
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
83
93
10.22060/ceej.2013.113
113
Research Article
بررسی اثرات عامل های غایب مقاومت تسلیم و چیدمان میلگردها بر روی عامل های نمونه سازی ستون های مربعی شکل در استانداردهای موجود
The Missing Effects Of Yield strength And Arrangement Of Transverse Rebars On The Modeling Parameters Of RC Columns In Current Standards
حسن مقدم
1
محمد فلاح تفتی
mohammadtafty@gmail.com
2
میثم صمدی
3
استاد، دانشگاه صنعتی شریف، دانشکده مهندسی عمران
نویسنده مسئول و دانشجوی فوق لیسانس، دانشگاه صنعتی شریف، دانشکده مهندسی عمران
استادیار , دانشگاه آزاد اسلامی, واحد مشهد
منحنی غیرخطی نیرو- جابجایی ستونهای مربعی شکل در استانداردهایی که برای بهسازی لرزهای ساختمانهای موجود بهکار میروند، توسط دو مقدار a و b که بهترتیب بیانگر کاهش ظرفیت جانبی و محوری هستند، تعریف میشوند. مقادیر این دو عامل در نشریه 360 و فیما 356 و همچنین ASCE41-06تابعی از سطح بار محوری و همچنین نسبت ظرفیت برش ستون به برش قابل تحمل توسط بتن است در حالیکه در بازنگری آییننامه ASCE41-06 این مقادیر تابعی از سطح بار محوری و همچنین نسبت حجمی تقویتهای عرضی است. در این مقاله یک شاخص محصورسازی که به خوبی بیانگر اثرات آرایش آرماتورهای طولی و عرضی و همچنین مقاومت تسلیم است، پیشنهاد شده است. این شاخص در پیشبینی عامل a و b به ترتیب برای 38 و 13 نمونه ستون آزمایشگاهی به کار رفته و در ادامه جدولی از این شاخص محصورسازی ستون پیشنهاد میشود. شاخص محصورسازی و همچنین جدول پیشنهادی، نشاندهنده دقت بالاتری از پیشبینی مقادیر a و b است. بطوریکه نتایج حاصله علاوه بر حفظ ملاحظات موردنظر آییننامه، بیشترین اختلاف بین مقادیر آزمایشگاهی و نتایج حاصله را از 7/4 برابر در نسخه بازنگری شده ASCE41-06 به 6/3 تقلیل داده است.
The nonlinear force-displacement curve of RC columns are presented in the current standards for seismic rehabilitation of existing buildings (such as ASCE41) by two displacement-based values of “a” and “b” that correspond to the loss of lateral and axial capacities, respectively. The ASCE41 presents the values of these two parameters as a function of the volumetric ratio of transverse reinforcement. A confinement index is proposed in this paper that accounts for the yield strength and arrangement of the transverse reinforcements as well. This index was used to predict the parameters “a” of 38 tested RC columns and the parameters “b” of 13 other columns. A table is proposed that gives the values of these two parameters based on the values of the proposed confinement index of the columns. It is shown that the proposed confinement index and table predicts more accurate values of the parameters “a” and “b”. Based on the results, maximum difference ratio to experimental values is reduced from 4.7 to 3.6 in comparison with those of update to ASCE41-06 while satisfying its specifications and regulations.
https://ceej.aut.ac.ir/article_113_f0903a3caa72b9e2a14e0730fad16486.pdf
بهسازی لرزه ای
ستون بتن آرمه
محصورشدگی
زمین لرزه
آیین نامه
Seismic rehabilitation
RC column
Confinement
Earthquake
Standard
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی عمران امیرکبیر
2588-297X
2588-2988
2013-02-19
44
2
95
108
10.22060/ceej.2013.114
114
Research Article
بهینهسازی کاربرد جداگرهای پی با استفاده از الگوریتم ژنتیک
Optimization Of The Base Isolators Application Using Genetic Algorithm
علی کمک پناه
1
سیدمجید سبزپوشان
2
دانشیار دانشکده عمران و محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس
ویسنده مسئول و کارشناس ارشد مهندسی عمران، دانشکده عمران و محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس
جداسازی لرزهای، یک روش نسبتا جدید مورد استفاده در ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله است که مبنای آن کاهش نیروهای وارده بر سازه، به جای افزایش ظرفیت سازه برای تحمل بارهای جانبی، است. با وجود پیشرفتهای اخیر و تحقیقات فراوان صورت گرفته، مقایسه اقتصادی این روش با سایر روشها و گرایشهای بیش از حد محافظه کارانهی آئیننامهها، هنوز بهعنوان موانع گسترش سراسری این فناوری به حساب میآیند. بنابراین در این مقاله با هدف قرار دادن بحث اقتصادی این مقوله و در نظر گرفتن وضعیت آییننامههای موجود و توجه به مسائل کاربردی و عملی و همچنین با اعمال تغییراتی در روند متداول طراحی جداسازها و بهرهگیری از روش بهینهسازی الگوریتم ژنتیک، برنامهای در محیط برنامهنویسی فرترن نوشته شده که این برنامه در حقیقت ترکیبی از برنامه طراحی جداسازها و برنامه بهینهسازی الگوریتم ژنتیک بوده و هدف اصلی آن کاهش هزینههای مربوط به جداسازی سازهها با توجه به ملاحظات کاربردی و عملی این فناوری است. این برنامه قادر است تا بر اساس ابعاد زمین موردنظر، پلانهای مختلف ستونگذاری را با در نظر گرفتن مسائل مرتبط با روسازه و همچنین مسائل اجرایی بررسی نموده و پلانی که منجر به تولید سامانه جداساز با هزینهی کمتری باشد را بهعنوان پلان پیشنهادی معرفی نماید.
Quake isolation is a comparatively new method for designing earthquake-resisting buildings. Instead of increasing the resistance of the structure against lateral pressures, this method is based on reducing the pressures on it. Economic expenses comparing with other methods are against widespread application of this technology. Therefore, this paper; aiming at the economic aspects of this method, considering the present approach of the codes, focusing on this method’s applicatory and practical aspects, making changes in prevailing processes of designing structures, and using optimization technology of genetic algorithm; presents a program in Fortran environment. This program is, in fact, a combination of the programs of isolation designing and that of genetic algorithm optimization, and its main goal is to reduce the expenses of isolating structures, considering the applicatory and practical aspects of this technology. Based on the dimensions of a certain site, this program is able to examine the various plans of columniation while considering the matters related to superstructure and implementation and finally suggest a plan which leads to the production of an isolation system with lower expenses.
https://ceej.aut.ac.ir/article_114_ff6f81d4b6024f219da67ccf7e82ae3a.pdf
جداسازی لرزهای
هزینههای اقتصادی
مدل بهینه
برنامهنویسی فرترن
Quake isolation
Economical costs
FORTRAN programming
optimized model